اقا سعید داداش خوبم

بدون عنوان

1391/6/5 16:53
نویسنده : غزاله
768 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه یه مدت بود که مهمون داشتیم و من وقت نداشتم تا وب داداش جونیمو اپ کنم و همش داشتم به مامانی اقا سعید کمک می کردم و مشغول پذیرایی بودیم niniweblog.com

ولی به جاش الان کلی چیز جدید برای نوشتن دارم

خب از کجا شروع کنم اهان فهمیدم از ١ ٣ مردادبگم

niniweblog.com

سی و یکم با یکی از همسایه هامون و مامانیش و من و مامان جون سعید

رفتیم سینما که فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه رو ببینیم تو چون اولین بار بود به سینما میرفتی

کلی ذوق کرده بودی و خیلی از فیلم خوشت اومده بود این از صبح ٣١ ام و حالا شب٣١

niniweblog.com

یکم شهریور تولد من بودniniweblog.com ولی چون یکی از دوستای پدر جونیمون با ٢ تا دختراش (ایناس و

تسنیم جان ) میخواستن بیان خونمون مامانی تصمیم گرفت که به بابایی بگه ١ کیک تولد

بخره و ٣١ ام جشن بگیریم یه دو ساعتی گذشت و ما جشن و شروع کردیم تو و ایناس جان و بابایی کلی رقصیدیدniniweblog.comو خوشحالی کردیدniniweblog.com

وبعدشم من شمعا رو فوت کردم

niniweblog.com

یکم شهریور فهمیدیم که پسر عموم با ٢ تا دختراش که یکی ٩ ماهشه و اون یکی ٨ سال

قراره بیان خونمون تا با هم ٦ شهریور بریم مسافرت البته اونا چون از شهرستان اومدن

زودتر از ما میرن شمال و ما هم میریم دنبالشون خلاصه تو و مریم حسابی با هم بازی

کردین روز اول (٢ شهریور) خودم بردمتون پارکniniweblog.com البته شبش هم با

خانواده رفتیم پارک

پردیسان و کلی اسکیت بازی کردینو شب هم تا

ساعت ٣ بیدار بودین و کتاب داستان میخوندیدو یه روز گذشت و شد جمعه

سوم شهریور روز جمعه ساعت ١٢ ظهر بود که رفتیم سرزمین عجایب و کلی اونجا

بازی کردید از ماشین بازی گرفته تا بازی های کامپیوتری خلاصه کلی بازی کردین و

شب هم با هم رفتیم جاده اوشان فشم که ایلای قشقایی رو ببینیم اونجا اقای هاشمی مجری

برنامه ردپا رو دیدی وکلی چیزهای دیگه و خلاصه خیلی خسته شدی و تا پات رسید

خونه خوابیدی

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)